توضیحات
زیبایی را نشان بدهی، زیباتر را نشان بدهی. به خاطر دیدن پدیده‌های زیباتر مردم زیبایی‌های عالم به چشم‌شان زشت بیاید. این کار انبیاء است. کار انبیاء مقایسۀ زشتی و زیبایی نیست. «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ»؛ آن کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را آزمایش کند. أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ کدام بهتر هستید؟ من اصلاً دنبال زشت نمی‌گردم در دنیا. کدام زیباتر هستید؟
بروید دنبال این حقیقت، با هنر بگویید کدام زیباتر است؟ می‌کشندتان. کارتان می‌گیرد. وصیت‌نامۀ‌تان را امشب باید بنویسید برای شهادت. می‌دانید فلسفۀ شب عاشورا چیه که؟ امام حسین فرمود بلند شوید بروید من از شما راضی‌ام. پا شوید بروید، من مانع شما نمی‌شوم. دستور نداد تکلیف را برداشت. واقعاً می‌توانستند بروند. واقعاً می‌توانستند! امام حسین تعارف ندارد دروغ هم نعوذبالله. ولی آنها گفتند بر ما حالا لازم نیست بمانیم؟ باشد. شما امر را برداشتی دیگر؟ خب، حالا تو رو خدا امام حسین اذن بده، اجازه بده، بهتر است بمانیم. به خاطر بهتر تکه تکه شدن فردا.
هنرمندها زندگی بهتر را نشان بدهید، مردم زندگی‌‌های خوب را بیاندازند در سطل آشغال. به چه زبانی باید این را گفت؟ ببخشید من راحت صحبت می‌کنم. وهب آن جوان نصرانی از خانم زیبای خودش گذشت رفت سراغ یک صحنۀ زیباتر. این همه را خیره می‌کند. این، این قشنگ است. این خوب است، حالا شد. یک اتفاقی افتاد. هنر به درد اینجا می‌خورَد.
ببینم اگر شما جمع می‌شدید اینجا بگویید که یک مشتی بودند می‌خواستند عرق بخورند نخوردند آمدند نماز خواندند. جمع می‌شدید؟ این غوغا به پا می‌شد؟ حالا عرق‌خوری بد است دیگر، نماز خواندن هم خوب است. چند نفر جمع می‌شد؟ بگویید یک نفر جمع می‌شد؟ هنر را داری صرف چی می‌کنی؟
اولیاء خدا آمدند بگویند دزدی بد است، ظلمی بد است. این دین می‌خواهد؟! این امام حسین می‌خواهد برود به خاطرش گودی قتلگاه تکه تکه بشود؟! شما هزار مرتبه این آدم‌های بی‌دین ندیدید در فیلم‌هایشان می‌گویند دزدی بد است؟! فیلم‌های هندی می‌گویند دزدی بد است، ژاپنی می‌گویند دزدی بد است، کره‌ای می‌گویند کره‌ای بد است، هالیوودی می‌گویند دزدی بد است، فیلم‌های همه می‌گویند دزدی بد است دزدی بد است. به خاطر این پیغمبر خدا می‌فرستد؟!
چرا دین را سخیف می‌کنیم؟ دین می‌خواهد زشتیِ خیلی از زیبایی‌هایی را که مردم زیبا می‌بینند واقعاً هم زیباست، ولی زیباتر از آن هست نشان بده. «دِی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر» کی چراغ روشن می‌کند؟ «کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست.» آره آدم دوست دارد در هنرمندها بگردد بگوید یکی چراغ را روشن کند بیاید، بیاید از هنرش استفاده بکند زیبایی‌ها را، زشتی‌اش را به ما نشان بدهد در مقابل زیباتر!